علی شهریاریپور، رتبه 15 کشور و رتبه اول منطقه 3، در موفقیت خود در کنکور تجربی به چند نکته مهم اشاره میکند. علی علاوه بر شرکت در کلاسهای آنلاین دکتر کرمی و بهرهگیری از مشاوره تخصصی، از کتابهای کمک درسی و آزمونهای مفید هم استفاده کرده است. در این مصاحبه، تجربیات او از درس ریاضی تا رسیدن به این موفقیت بزرگ در کنکور تجربی را بررسی میکنیم.
فهرست مطالب
معرفی رتبه 15 کشوری و رتبه یک منطقه 3 تجربی
سلام خدمت همۀ عزیزان. من علی شهریاریپور هستم، از شهر جیرفت در استان کرمان، رتبه یک منطقه سه و رتبه 15 کشوری در کنکور سراسری.
ریاضی قبل از دبیرستان چطور بود و بعدش چطور جلو رفت؟
از دوره راهنمایی شروع به تست زدن برای ریاضی کردم و این کار باعث شد تا آمادگی خوبی برای دبیرستان پیدا کنم. درس ریاضی جزو درسهایی بود که حتی مباحث دوره راهنمایی هم توی دبیرستان به کارم اومد. در واقع ریاضی تنها درسی بود که از همان دوران متوسطۀ اول، کتابهای تستی کار میکردم.
برای تست زدن از کتابهای «مرشد» و «مبتکران» استفاده میکردم.
بعدش که وارد دبیرستان شدم، مخصوصاً سال دهم، روند مطالعاتیم عوض شد. توی سال دهم، اولین کتابی که بهعنوان منبع اصلی انتخاب کردم «خیلی سبز» بود. هم معلم مدرسه و هم درسنامههای این کتاب خیلی به من کمک کردند. این دوره بیشتر تمرکزم روی بستن درسهای پایه بود.
سال دهم تمرکزم فقط روی همون پایه بود. توی آزمونهای گاج و قلمچی هم شرکت میکردم.
از سال یازدهم بگو. چه منابعی رو کار کردی و چطور پیشرفت کردی؟
توی سال یازدهم اطلاعاتم در مورد منابع بیشتر شد و با کتاب «نشر الگو» شروع کردم. بعد از اون، از کتاب «نردبام» هم استفاده کردم.
بعدش دنبال یک کلاس مفهومی میگشتم. یکی از دوستام شما رو بهم معرفی کرد و از همون سال یازدهم در کلاسهای پیشرفته شما شرکت کردم. من قبل از کلاس، پیشخوانی نداشتم و سعی میکردم طی کلاس، روشهای حل شما رو خوب در ذهنم ثبت کنم. معمولاً از سوالات آسان شروع میکردم و کمکم به سوالات سختتر میرسیدم. سوالات سخت و چالشبرانگیز رو نشاندار میکردم که بعداً فقط همونها رو در زمان مرور جزوه حل کنم. نکات ریزی که شما سر کلاس میگفتید رو هم هایلایت میکردم تا برای مرور دوباره زمان زیادی صرف نکنم. در سال دوازدهم هم همین روش رو ادامه دادم.
چرا خیلی از دانشآموزان سال دوازدهم برای پایه وقت کافی نمیذارن؟
من سعی میکردم تا جایی که امکان داره توی جلساتی که به مفاهیم پایه اختصاص داشت، کاملاً شرکت کنم. این جلسات برای مرور عالی بودن. چون من قبلاً خلاصهنویسی خوبی از نکات مهم داشتم، مرور این مفاهیم برای من خیلی مفید بود. بعد از کلاسها، سراغ منابع اولم میرفتم؛ منبع اصلی من در این مرحله کتاب جامع «نشر الگو» بود و بعد از اون کتابهای «نردبام» و «بنفش قلمچی» رو هم کار میکردم.
چطور بین کلاس و آزمون تعادل برقرار میکردی؟
اساس برنامهریزی من بر اساس برنامۀ قلمچی بود. هر ماه یک بودجهبندی مشخص میکردم. در عین حال، مباحث کلاسی که با آزمونها مشترک نبود رو هم میخوندم و سوالاتش رو حل میکردم. یعنی در واقع پیشروی میکردم! تقریباً میتونم بگم که ۲۰ درصد هفته رو به کلاسها و ۸۰ درصد رو به آزمونها اختصاص میدادم.
کنکور اردیبهشت، تیر و امتحانات نهایی بین اونها رو چطوری مدیریت کردی؟
نکتهای که وجود داره اینه که وقتی دروس تخصصی رو به شکل تستی برای کنکور میخونی، تقریباً مشکلی برای امتحانات تشریحی نداری. فقط لازمه چند روز قبل از امتحانات، یک مرور کلی روی کتابها داشته باشیم و بدونیم که برای سوالات تشریحی از چه روشهایی استفاده کنیم.
چطور زمان بین امتحانات و کنکور رو مدیریت کردی؟
سعی کردم دروس مفهومی مثل ادبیات و عربی رو در طول سال جمعبندی کنم، اما برای دروس حفظی مثل دینی جمعبندی رو به زمانهای پایانی موکول کردم. برای زبان انگلیسی هم تمرکزم بیشتر روی متن کتاب بود.
در طول برگزاری امتحانات نهایی برای کنکور درس نمیخوندم، فقط آزمونهای جامع، دوپینگ و ریاضی پلاس خیلی سبز رو شرکت میکردم. هر تکنیک یا روش جدیدی که از آزمونها و پاسخنامهها یاد میگرفتم رو در یک دفتر جداگانه مینوشتم که در اون دوران خیلی به من کمک کرد.
اگر بریم به عقب، کدوم کارها رو انجام میدی و کدومها رو انجام نمیدی؟
در پایه دهم به جای اینکه چندین کتاب تست رو کار کنم، میرفتم سراغ آزمون. تأثیر آزمون خیلی بیشتر از حل کردن تعداد زیادی تست بود
یکی از کارهای خوبی که انجام دادم این بود که کنار تستهایی که با بیدقتی حل کرده بودم، نوع بیدقتیم رو یادداشت میکردم و بعد دوباره به سراغشون میرفتم. یکی از کارهایی هم که اگه برگردیم عقب، باز هم انجام میدم، اینه که در دورههای سالیانۀ یازدهم، جامع و نکته و تست ماز شرکت میکنم.
راستی، یکی دیگه از کارهایی که انجام دادم این بود که کنار تستهایی که با بیدقتی حل کرده بودم، نوع بیدقتیم رو یادداشت میکردم و بعد دوباره به سراغشون میرفتم. البته نباید این کار رو انجام میدادم و فقط نشانهگذاری کافی بود. به این کار اصطلاحاً میگن غلطنامه درست کردن. البته این که غلطنامه داشته باشی هم یه کَمی کمک میکنه اما نه اونقدر.
اگه حرف، تشکر یا نکته خاصی داری، بگو
اول از همه از خانوادهام تشکر میکنم که در این دو سال هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ عاطفی حمایتم کردن. معلمهای ریاضی مدرسهام واقعاً عالی بودن. از آقای کرمی هم ممنونم، چون تدریس مفهومی ریاضی خیلی کم پیش میاد و بیشتر معلمها روی تکنیکها و روشهای جدید تمرکز دارن. اما بچههای پایه دهم و یازدهم باید اول بهصورت مفهومی درس رو یاد بگیرن، نه تکنیکی.
از رتبه 1 منطقه تا رتبه 15 کشوری با علی و دنیای منظماش!
در این گفتوگو با علی، به نکات کلیدی و تجربیات ارزشمندی پیرامون روشهای مطالعه و مدیریت زمان برای کنکور و امتحانات نهایی پی بردیم. تأکید بر مرور مفهومی دروس پایه و تلفیق مطالعه با شرکت در آزمونهای جامع، بهوضوح نقش مهمی در موفقیت او ایفا کرده است. همچنین، توجه به برنامهریزی دقیق، بهرهگیری از آزمونها برای سنجش عملکرد و مرور تکنیکها، از جمله مواردی بود که علی بر آنها تأکید داشت.
حمایت خانواده و استفاده از منابع مناسب هم از سایر عوامل کلیدی موفقیت او در این مسیر بودند. این تجربیات به عنوان الگویی کاربردی برای دانشآموزانی مناسباند که در مسیر مشابه قرار دارند، اما کمی سردرگم هستند!